محمد رضامحمد رضا، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه سن داره

مجتبی ومحمد رضا ومهدیار خوشگل های مامان

فضولی های مهدیار خان

برای کسی که اهسته وپیوسته راه میرود هیچ راهی دور نیست لابرویر سلام  میخوام در مورد مهدیار که خیلی فضول شده بنویسم اقا مهدیار کمی  میایسته وشعر ایستا که براش میخوانم کله ودست وپایش را تکون میده ومیرقصه وتاگمش میکنم یا داخل حمومه یا زیر میز چند روز پیش هم از میز جلوی کتابخونه بالا رفته بودو کتاب مطالعه میفرمود ...
9 خرداد 1391

شیر کا کائو درست کردن مجتبی

شادی حقیقی نصیب کسانی هست که قلبی مالامال  از محبت دارند سلام دیروز  داشتم به مهدیار شیر میدادم واز مجتبی خواهش کردم که با اب سماور برای محمدرضا شیر کاکائو درست کنه بعد از مدتی صذای قاشق که سروصدای زیادی ایجاد کرده بود  مرا مجبور کرد که بلند شم وببینم چه خبره   اقا مجتبی با یه قاشق وکاکائوها را داخل سماور ریخته وداشت بهم میزد از خنده روده بر شدم  ومجتبی جون از تمام حرفهای من فقط سماور را شنیده بود ...
8 خرداد 1391

امتحان مجتبی

مجتبی ماشالله تو کلاس اسکیت خیلی خوب راه افتاده والبته تا چهار شنبه امتحان داره  ومیگه روز چهار شنبه باید جشن بگیرم وظهر ابگوشت درست کن وشب هم پیتزا ...
7 خرداد 1391

شکار لحظه ها

کلیدی که همه دشواری ها را در زندگی خواهد گشود محبت است  سلام امروز بعد از مدتها تونستم بیام ومطلب بنویسم و اقا مجتبی داره با مهدیار تاب بازی میکنه تا من بنویسم امروز مهدیار را گم کرده بودم هر چی صداش میزدم اثری ازش نبود حدس بزنید کجا پیداش کردم زیر میز  البته عکسشو گرفتم که د میذارم ومدیار از حرفهایی که یاد گرفته ماما ونه نه ومهمه وبابا ودده  محمدرضا دیروز در کلاس اسکیت خیلی با کلاس فقط اروم راه میر فت وقتی به مربی گفتم چرا یواش میره گفت شما کجایی هستی گفتم تهرانی گفت اهان یه ذره صوصو له کم کم راه میافته و مجتبی ومحمدرضا امروز رفتند حموم ومحمدرضا که ترس عجیبی ازحموم داشت امروز خیلی خوب شد البته استخر  کوچکشان را به ح...
7 خرداد 1391

کلاس اسکیت

خدایا کمکم کن بپذیرم انچه را که نمیتوانم تغییر دهم سلام  دیروز محمدرضا ومجتبی را به کلاس اسکیت بردیم محمدرضا که به اسکیت اسکلت میگه بعد از نیم ساعت خسته شد وگفت اسکلتم را در بیارید ولی مجتبی  ماشالله خوب شده وراه افتاده خدا راشکر  ومهدیار هم فقط تقلا میکرد که بره پایین وسینه خیز تو پیست بره خوشگل مامان برا خودش یه عالمی داره ...
27 ارديبهشت 1391

بدون عنوان

هر روز که از سر خط زندگی شروع به نوشتن میکنیم نیم نگاهی به انتهای خط داشته باشیم تا کج ننویسیم ...
27 ارديبهشت 1391