محمد رضامحمد رضا، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره

مجتبی ومحمد رضا ومهدیار خوشگل های مامان

بدون عنوان

سلام سال نو مبارك ايشالله سال خوبي داشته باشيد ما بعد از تحويل سال به تهران رفتيم محمدرضا ومهديار خيلي خوشحال بودند بعدازديدن دختر عمه و پسر عمه هايشان به ديدن دختر خاله ها و دختر دايي هاو پسرخاله ها رفتيم.همه خيلي خوشحال بودند.روز اول به بوستان ولايت رفتيم بچه ها انگار دنيا را به انها داده بودند. روز دوم دايي محمد كه خودش سه دختر دارد كه بچه هايش دقيقا هم سن مجتبي و محمدرضا و مهديار هستند ان ها را به دنياي بازي برد بيچاره انگار وظيفه او بردن بچه ها به پارك بود. لازم است اسم بچه ها را بنويسيم از بزرگتر به نام هاي هدي ،فاطمه،زينب، مجتبي،حميد رضا،ريحانه،محمدمجتبي،رقيه و محمدرضا بودند. بچه ها در راه بازگشت همه هديه به دست بودند به جز مجتبي و حم...
4 فروردين 1391

بدون عنوان

سلام امروز خواستم عکس نماز مجتبی و اقا محمدر ضا با دختر  عمه اش فاطمه خانم را بذارم البته میدونم  که این شکلک با مطالبم سنخیتی ندارد چه کنم محدرضا جان انتخاب کرده است ...
25 اسفند 1390

بدون عنوان

سلام چندروزی نتونستم چیزی بنویسم بخاطر عید وکارهای مربوط به ان امروزپسر ها خیلی خوشحال بیدار شدند وصبحانه را که خوردند مشغول بازی شدند من هم کمی به کارهام رسیدم راستی هنوز برای پسرهای گلم  لباس عید نخریدم  امروز محمدرضا به من میگه بگو بچه ات داره چکار میکنه گفتم پسر گلم تو هم عزیزممی تو هم بچه می  نمدونم تودلش چی میگذره که این سوالها را میکنه کمی دلم براش می سوزه ...
22 اسفند 1390